[vc_row][vc_column][ultimate_spacer height=”100″][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width=”1/2″][vc_column_text]
سرویس مد و لباس هنرآنلاین: بیشک تنوع فرهنگی و هنری، بخش مهمی از جاذبه ایران برای گردشگران به شمار رفته، هر کدام به شکلی متقابل، زمینه توسعه دیگری را فراهم میآورد و از این رو ارتباط تنگاتنگی میان عرصه گردشگری، مد و لباس نیز وجود دارد.
مدیحه جمالی، فارغالتحصیل رشته تکنولوژی آموزشی از دانشگاه علامه طباطبایی دارای مدرک دورههای MBA مدیرعاملی و برخی دورههای تخصصی روانشناسی است که این روزها بهعنوان مدیر یک مجموعه گردشگری با عنوان “خانه گردشگری ویرا” مشغول به فعالیت است. او و تیم همراهش مصمم هستند تا با ایجاد پیوند میان عرصههای گردشگری، فرهنگ و هنر، هویت این حوزههای پویا و اجتماعی را به یکدیگر گره زده و با شعار “گردشگری و بیشتر” طیف وسیع مخاطبان خود را متوجه ابعاد گسترده ارتباطی میان تمامی این عرصهها کنند. مشروح گفتوگوی هنرآنلاین با مدیحه جمالی را در ادامه بخوانید:
[/vc_column_text][/vc_column][vc_column width=”1/2″][us_image image=”8219″ size=”full” align=”center”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]خانم جمالی، در ابتدای گفتوگو بگویید چه تجربیاتی در عرصه فرهنگ و هنر دارید.
من فارغالتحصیل رشته تکنولوژی آموزشی از دانشگاه علامه طباطبایی هستم و دورههای MBA مدیرعاملی و یک سری دورههای تخصصی روانشناسی را گذراندهام. بسیار علاقهمند به حوزه آموزش و فرهنگ هستم چون فکر میکنم ما زمانی میتوانیم راجع به فرهنگ صحبت کنیم که آن را درست منتقل کرده باشیم. بنابراین از نظر من آموزش نقش خیلی مهمی در بحث فرهنگ دارد. یکی از کارهایی که خیلی به آن تمایل دارم این است که بتوانم در حوزهای که مردم بیشتر به آن علاقهمند هستند خدمت بکنم و گردشگری یکی از این زمینههاست. این روزها گردشگری بهعنوان صنعتی که همهگیر است و همه به آن علاقهمند هستند و دوست دارند در آن فعالیت کنند و همچنین نیاز کشور ما است، مورد توجه قرار گرفته است. خواهر من، ریحانه جمالی، در حوزه گردشگری بسیار فعال است. استاد دانشگاه، محقق، نویسنده و طراح دوره برگزاری تور کودکان است. در واقع این دوره را برای دوستانی که علاقهمند هستند تور کودکان را برگزار کنند، آموزش میدهد و این طرح بهعنوان یک طرح ملی در وزارت گردشگری به ثبت رسیده است. ما وقتی همه این پتانسیلها را کنار هم قرار دادیم و نیاز بازار را سنجیدیم، دیدیم که خلأ اصلی آموزش است. دوستان زیادی در سراسر کشور به این حوزه علاقهمند هستند ولی آموزش مناسبی که بهصورت تکمیلی در اختیارشان قرار بگیرد، وجود ندارد. بنابراین ما وارد این حوزه شدیم، اما این که این را چطور به فرهنگ گره زدیم را خدمتتان خواهم گفت. از آنجایی که دغدغه شخصی من واقعاً مسئله فرهنگی است، همیشه دنبال این بودم که طوری به کشورم کمک کنم و حالا که وارد عرصه گردشگری شدهام، با توجه به تجربیات قبلی که در حوزه رسانه داشتم، بهترین نقطه تعامل در حوزه گردشگری با فرهنگ را آنجایی دیدم که برای پیشرفت گردشگری تا زمانی که روی فرهنگسازی و زیرساختهای فرهنگیاش کار نشود، نمیتوانیم قدم درستی برداریم و حتی از نظر اقتصادی نمیتوانیم در حوزه گردشگری پیشرفت کنیم.
[/vc_column_text][us_image image=”8223″ size=”full” align=”center”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][ultimate_spacer height=”50″][vc_column_text]
توجه به فرهنگ و هنر از مهمترین اصولی است که شما آن را در کارتان مد نظر قرار دادهاید. اساساً لازمه این توجه بهخصوص در حوزه گردشگری چیست؟
وقتی به عموم ماجرا نگاه کنیم میبینیم که هیچ صنعتی در دنیا نتوانسته پیشرفت کند مگر آنکه با فرهنگ و هنر گره خورده باشد و پایداری صنعت گردشگری نیز در گرو تعامل با تمامی عرصههای فرهنگی و هنر است. ماندگاری ساختمانهایی که در گذشته ایجاد شده، به دلیل هنر و مفاهیم فرهنگی بوده که در ساخت آنها به کار رفته است. سازههای اصفهان، تخت جمشید، گنبد سلطانیه یا قلعه فلکالأفلاک جاهایی هستند که چون با فرهنگ و هنر گره خوردهاند، ماندگار شدهاند، کما این که هزاران ساختمان دیگر در طول قرنها ایجاد شده است ولی از بین رفتهاند. پس ما کجا میتوانیم موفق عمل کنیم؟ زمانی که شاعری مثل مولانا را به عرصه فرهنگ و هنر گره میزنیم. کاری که ترکیه دارد انجام میدهد و از کنار آن توانسته چرخهای اقتصادی ایجاد کند که برابری میکند با درآمد نفت. ما هم چنین پتانسیلهایی داریم و کاری که من علاقهمند هستم انجام بدهم این قسمت است. یعنی جایی که ما فرهنگ، هنر، ادبیات، تئاتر، سینما، موسیقی و آنچه از هنر و فرهنگ برای مردم ماندگار میماند را بتوانیم با گردشگری ارتباط بدهیم. در این صورت این حوزه میتواند پویا و برای کشور پولساز باشد و میتواند دوام داشته باشد. صرف این که بگوییم ما میخواهیم در حوزه گردشگری سرمایهگذاری کنیم، ما را به هدف نخواهد رساند. برای شما مثال میزنم. چرا بومگردیها در ایران یکدفعه رواج پیدا کردند و مردم خیلی علاقهمند شدند که وارد بومگردیها بشوند و در آنها اقامت کنند؟ به دلیل این که بومگردیها با فرهنگ و هنر ایرانی ادغام شدهاند. حضور علاقهمندان گردشگری و حتی متخصصان و هنرمندان در بومگردیها نشان میدهد که بومگردیها رشد پیدا کرده و اقتصاد خوبی را به جریان انداختهاند. بنابراین دغدغه اصلی من این قسمت از گردشگری است. جایی که باید فرهنگسازی بشود و جایی که مردم باید بدانند برای چرخش اقتصادی چه المانهای فرهنگی به کمکشان میآید و چه المانهای فرهنگی آنها را در اقتصادشان پایدار میکند. این دغدغه ما در خانه گردشگری ویرا است.
اگر ما بگوییم که عرصه مد بهمثابه سبک زندگی قلمداد میشود و در بسیاری از جریانات روزمره افراد نقش خیلی مهمی ایفا میکند و در عین حال مدام در حال تغییر و تحول است و تلاش میکند که خودش را متناسب با نیاز جامعه تغییر بدهد و شرایط خودش را بهبود ببخشد، به نظر شما صنعت گردشگری و تحولاتش چقدر میتواند به تحولات مثبت در زمینه سبک زندگی افراد کمک کند؟ به هر حال شما در حوزه گردشگری تمرکز کرده و به شهرهای مختلف سفر کردهاید و در جریان آنچه در شرایط فعلی دارد در زندگی مردم میگذرد قرار گرفتهاید. میخواهم تأثیرات صنعت گردشگری در سبک زندگی مردم جامعه را مطابق با نیاز جوامع امروز و منطبق بر شرایط حاکم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری کشور بررسی کنید.
به نکته خیلی خوبی اشاره کردید. یکی از قسمتهایی که ما در حوزه فرهنگ گردشگری خیلی به علاقهمند هستیم، لباس اقوام است. پس آن چیزی که راجع به مد و لباس مطرح میکنید دغدغه ما هم هست. در واقع هر جا که فرهنگ و هنر با یک موضوع ارتباط برقرار کند، آن موضوع پایدار میماند. اما اگر ارتباطش را قطع بکند آن موضوع از بین میرود. چرا ما الآن شاهد این هستیم که لباسهایی که در طول روز در اجتماع و در منزل استفاده میکنیم کلاً طرح و کاربرد غیر ایرانی دارد؟ و ما حتی در آنها احساس راحتی هم نداشته باشیم اما شاید مجبور باشیم آنها را بپوشیم چون الآن همه دارند آنها را میپوشند. چرا از لباس اقوام ایرانی استفاده نمیکنیم؟ علتش این است که ارتباط فرهنگ و هنر با لباس ایرانی قطع شده است. یعنی نیامده لباسها را برای جامعه امروز بهروزرسانی و کاربردی کند. ما شاید امروز لزوماً نتوانیم از دامنهای پرچین در محل کارمان استفاده کنیم ولی میتوانیم آن طرح و رنگها را با یک دیزاین و طراحی جدید که برای زندگی امروز زنان و مردان ما کاربردی باشد، بهینهسازی کنیم. چون ارتباط فرهنگ و هنر با آن لباسها قطع شد متأسفانه آن لباسها کنار گذاشته شد. در صورتی که آن لباسها در زمان خودشان بسیار کاربردی بودند. شما لباس بلوچ را نگاه کنید. یک پیراهن تا زانو و یک شلوار زیبا که پاچههایش به سبک بسیار زیبایی طراحی و دستدوزی میشود. این لباس مناسب مردم آن منطقه است و میتوانستند با آن بهراحتی کارهای اجتماعیشان را انجام بدهند. بعد با هنر و زیباییسازی، آن لباسها را مناسب مهمانی، کار یا منزل میکردند. یا به لباس کردها و لرها نگاه کنید و زیبایی و رنگارنگی این لباسها را ببینید. اینها در زمان خودشان برای منطقه خودشان بهینهسازی شده بودند. حالا اگر ما واقعاً علاقهمند هستیم آن هنرها، زیباییها، رنگآمیزیها و آن هنر دست، همچنان ادامه داشته باشد، باید هنر و فرهنگ بیاید خودش را با زندگی امروز مردم هماهنگ کند. باید لباسها را بهینهسازی کند. یکی از دغدغههای ما در خانه گردشگری ویرا این است که ما همچنان از آن لباسها، رنگها و فرهنگ پوششی که داشتهایم، استفاده کنیم. چرا باید رابطهمان قطع شود؟ دلیلی ندارد. یک دلیل فقط وجود دارد و آن هم این است که اینها کاربردی نشدهاند. چقدر زیباست که دختران یا پسران ما از طرح لباس بلوچ استفاده کنند و چقدر آن لباسها برای تابستان راحت و خنک است. یا لباسهایی که در خراسان، ترکمنستان، شمال یا هر قسمت دیگر کشور وجود دارد، تنوع و کاربرد بسیار مناسبی برای منطقه خود داشتهاند. مردم آن مناطق همچنان میتوانند از الگوها و طرح و رنگهای البسه منطقه خود استفاده کنند، بهشرط آنکه هنرمندان این احساس نیاز را ببینند و بیایند این لباسها را بهینهسازی کنند.
من خیلی دوست دارم که از تجربیات شما استفاده کنیم و مخاطبان ما در جریان تجربیات شما قرار بگیرند. به ما بگویید در مسیری که سعی کردهاید گردشگری را به مؤلفههای فرهنگی و هنری متصل کنید، چه تجربیاتی به دست آوردهاید و چقدرش بنیه پژوهشی داشته و چقدرش بر اساس تحقیقات میدانی یا مشاهدات تصادفی در سفرهای مختلف بوده است؟
ببینید، ما بالأخره با دوستان عزیزی که لیدر و راهنمای تور هستند ارتباط خیلی زیادی داریم و تجربیات آنها را دائماً رصد و میکنیم.
و اتفاقاً این تجربیات را منعکس هم میکنید. یعنی به موضوع رسانه هم توجه کردهاید و تلاش کردهاید تا مخاطبانتان را مدام در جریان نتایج پژوهشهایتان قرار بدهید.
بله حتماً. دوستانی که با تورهای اینکامینگ و مهمانان خارجی در ارتباط هستند، عنوان میکنند آن چیزی که نظر خارجیها را جلب میکند تا بیایند ایران را ببینند، مد امروز ایران نیست بلکه آن فرهنگ و هنری است که در لباس، غذا و سازههای ایرانی وجود دارد. یکی از دوستان ما با مشاهدات خیلی زیادی که داشت این را به منتقل کرد که مهمانان خارجی صرفاً برای دیدن مثلاً یک ساختمان نمیآیند، بلکه میآیند تا ببینند آیا فرهنگ ایرانی هنوز همان ویژگیهای مهماننوازی، ارتباط خوب گرفتن و لبخند به لب داشتن را دارد یا ندارد؟ آیا هنوز همان لباسهای زیبا تن مردم هست یا نیست؟ آیا همان غذاهای خوشمزهای که در کتابها یا مقالات در موردش خواندهاند، هنوز هست یا ما دیگر داریم فستفود میخوریم و لباس اروپایی به تن میکنیم؟
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]