آلودگی هوا
آلودگی هوا روز به روز تردد های شهری و گردشگری شهری رو بیشتر متکی بر حمل و نقل ماشینی کرده ، که این به خودی خود عاملی برای آلودگی بیشتر هوای کلان شهرهاست.
اولین فکری که با خواندن این جمله به ذهن خطور میکنه، سهم تصمیمات کلانی است که مقاصد محیط زیستی را جدی نگرفته و دنبال نمیکند. به حق فکر درستی هم هست. به دنبال اون خواهیم گفت کاری از منو تو ساخته نیست و ناچار به جبر جغرافیا هستیم.
اما در همین کشور و به طور خاص در یکی از آلوده ترین شهرهای کشور یعنی تهران هستند شهروندانی که این فکر رو تکرار نکردند و در عمل مسیر دیگه ای رو در پیش گرفتند.
اقدامات جهت هوای پاک
گروه های فعال محیط زیستی قدم به عرصه ی حمل و نقل درون شهری گذاشتن.
سه شنبه های بدون خودرو یکی از اقدماتی بود که پایه گذاری شد و تا به امروز ادامه داره. هستند شهروندانی که با وجود مشکلاتی که برای دوچرخه سواران وجود داره ، روزهایی رو با دوچرخه ی شخصی خودشون تردد میکنن. استقبال مردم از طرح بیدود خصوصا در خیابانهای مرکز شهر جالب توجه بوده. در یکی دو سال اخیر گروهایی متولد شده اند که تردد پاک را به حمل پاک پیوند دادن و با همکاری با کافه ها ، رستوران ها و شرکت ها اقدام به رساندن بسته های مشتریان با دوچرخه میکنن.
مزایای طرح های هوای پاک
طرح هاییی این چنین چند وجه مثبت رو همزمان عملی میکنه:
اول شبکه ای از علاقمندان به فعالیت ورزشی و محیط زیستی رو کنار هم برای یه هدف مشترک جمع میکنه که هم افزایی این فعالان باعث رشد هرچه بیشتر این جامعه میشه
دوم اینکه با این قبیل طرح ها تردد دوچرخه سواران در شهر بیشتر میشه و با دیده شدن در سطح شهر کم کم حضورشون برای رانندگان و عابرین معتبر میشه.
گروه دیگه ای که بسته ها رو تحویل میگیرن با حس خوبی که از تعامل با دوچرخه سواران براشون به وجود میاد ، خودشون سفیر این سبک حمل و نقل میشن .
از موسس اولین گروهی که طرح حمل پاک رو پایه گذاری کردن و افراد زیادی رو با خودشون همراه کردن ، خواستیم که در مورد انگیزه ی خودشون و افراد گروه برامون بگن .نظرات ایشون رو به اجمال براتون اینجا میاریم.
هدفی که پیش روی فعالین اجتماعی قرار داره باید واقع بینانه باشه، بنابراین برای ادامه ی مستمر فعالیت لازمه که طرح ، حتما توجیه اقتصادی داشته باشه و تنها از این طریق هست که این قبیل فعالیت ها میتونند قوی عمل کنند و گسترش پیدا کنند.
ممکنه در ابتدا از یک جمع کوچیک شروع بشه ولی در جوامعی که ساختار قدرت به صنایع آلوده مشروعیت میده برای ایجاد تغییر چاره ای جز شروع جنبش های اجتماعی از درون مردم جامعه وجود نداره . این تغییرات و عمومی شدنشون یک باور دور از دسترس نیست .این سطح آلودگی و اقتصاد مبتنی بر صنایعی که خودشون عامل اصلی آلودگی هستن ،مختص ایران نیست ، اما در همین دو دهه ی اخیر ، نمونه هایی از شهر های آلوده در اروپا وجود دارند که در مدت 10 تا 15 توانستند از از شهر خودرو محور به سمت شهر دوستدار دوچرخه تغییر مسیر بدن .جنبش های اجتماعی یکی از عوامل مهم این تغییرات بوده . همزمان هر گاه گروه های سیاسی که طرفدار سیاست های سبز هستند، روی کار آمدن به این جریان سرعت بخشیدن.
همین طور در شهرهایی که از قبل فرهنگ دوچرخه سورای غالب بود ، دوره ای که سیاست های دولت به سمت استفاده خوردو در حمل و نقل شهری بود ، مردم دوچرخه دوست موضع خودشون رو ترک نکردن . پیامشون شفاف بود : جای ما در خیابانهاست ، ما کنار نمیریم ، ماشین ها کنار برن .
باید گفت سیاست ها ی که از بیرون به شهر تحمیل میشه و جنبشهای مردمی هر دو تاثیر زیادی دارن. خب ما که سیاست دستمون نیست، پس قسمتی که دستمون هست رو انجام میدیم.
در مورد عدم وجود فرهنگ دوچرخه سورای بین مردم خصوصا رانندگان و نبود مسیر هایی که امکان دوچرخه سورای رو در شهر فراهم کنه و دیگر مشکلاتی که سر راه دوچرخه سواران درون شهری وجود داره ، باید در نظر گرفت که در حال حاضر دوچرخه سوران با اختلاف در اقلیت هستند و چنانچه این تعداد افزایش پیدا کنه سبک تردد با دوچرخه جای خودش رو در شهر باز میکنه و تقاضا برای حضور امن تر و سهل تر دوچرخه سوران معنا پیدا میکنه.